بسم رب المهدی
سلامی گرم و تبریک به مناسبت ماه ضیافت
ببخشین مدتی بود بروز نشده بودیم ، نمیدونم شما جزو افرادی هستین که احباب رو میخونین
یا نه ؟ به هر حال احباب هم گام اول خودش رو به پایان رسوند و همونطور که قرار بود
دوره اولش 6 شماره ای بود و 6 شماره هم در اومد .
راستشو بخواین ما به همه اهدافمون نرسیدیم ولی برای گام اول خوب بود شاید هم عالی بنا به دلایلی .
به هر حال دوره دومش به زودی شروع میشه و قراره با عنوان
گاهنامه ده دقیقه ای دولت احباب چاپ بشه .
علی ای حال امیدوارم یه چیزی بهتون یاد داده باشه و ازش بهره کافی رو برده باشین .
یه مطلبی رو از یه جایی خوندم خیلی جالب بود براتون آوردم شما هم بخونین .
بسم الله
-روزها گذشت و گنجشک با خدا هیچ نگفت . فرشتگان سراغش را از خدا گرفتند و خدا هربار به فرشتگان این گونه میگفت : میآید ؛ من یگانه گوشی هستم که غصههایش را میشنود و یگانه قلبی هستم که دردهایش را در خود نگه میدارد .
و سرانجام گنجشک روی شاخهای از درخت دنیا نشست .
فرشتگان چشم به لبهایش دوختند . گنجشک هیچ نگفت...
و خدا لب به سخن گشود:با من بگو از آنچه سنگینی سینهی توست!
گنجشک گفت: لانه ی کوچکی داشتم، آرامگاه خستگیهایم بود و سرپناه بی کسیام ؛ تو همان را هم از من گرفتی. این طوفان بی موقع چه بود؟ چه میخواستی؟ لانه ی محقرم کای دنیا را گرفته بود؟
و سنگینی بغضی راه کلامش را بست...
سکوتی در عرش طنین انداخت...
فرشتگان همه سربه زیر انداختند...
خدا گفت: ماری در راه لانهات بود ؛ باد را گفتم تا لانهات را واژگون کند . آنگاه تو از کمین مار پر گشودی.
گنجشک خیره در خدایی خدا مانده بود ...
خدا گفت: و چه بسیار بلاها که به واسطهی محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنیام برخاستی!
اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود. ناگهان چیزی درونش فرو ریخت...
های های گریههایش ملکوت خدا را پرکرد...
----------------------------------------
پینوشت : این مطلب رو از اینجا نوشتم ، برین یه سر بزنین وبلاگ خوبیه ...
پینوشت 2 : راستی عزیزانی که مایل به همکاری با نشریه هستن به عنوان نویسنده میتونن با ما باشن
بدین جهت میتونن مطالبشون رو از چند طریق برا ما بفرستن :
1- از طریق صندوقی که جلوی درب مسجد نصب شده .
2- از طریق اینترنت و نوشتن در قسمت نظرات یا ایمیل به دست ما برسونن .
3- اگه مطلب یه خط یا دو خط است از طریق بیسیم چی احباب - فقط ذکر شود برا چاپ در نشریه هست .
به امید رسیدن به فلاح
یالطیف