شنبه 86/6/24 8:7 عصر| |
نظر
پروردگارا ، رحیما ، ای معشوق عاشقان ، ای پناه بی پناهان ، ای درمان درد دردمندان و ای امید امیدواران ...
این ذره بی مقدار ، این نیازمند سراپا پر از عیب و این بال و پر از بار گناه شکسته را از آلودگی نجات بخش و به راه عاشقانت رهنمون باش و وی را در صف بندگان و دل دادگانت قرار داده و خلوص نیت را در همه امور نصیب او بفرما و از این بی نوای مستمند و گدای دردمند دستگیری کن.
ای خدا ... به این نادان از راه مانده معرفت عطا کن.
مولای من ... از شراب وصلت مستم کن و از این منیت و خودیت خطرناک نیستم کرده و با رساندن به مقام فنای در عشقت هستم کن.
مرا از درگاه لطفت مران و از عنایت و رحمتت محرومم مگردان.
سید من ... این جملات پریشان درد دل دردمندی فقیر و بی نوایی اسیر و مستمندی سراپا تقصیر و بالاخره سوز و گداز عبدی است که تنها آرزویش رسیدن به وصال توست.
این شرمنده ناتوان ، این عبد ذلیل آرزویی جز یافتن مغفرت و بخشایش تو ندارد و برای او میلی جز پرواز به کویت نیست.
ای راز و نیاز کنندگان ، ای میهمانان بزم دوست. این بی دست و پای فقیر هم با کلافی می خواهد در صف شما خریداران معشوق عالم قرار بگیرد. به او کمک کنید و از مولای مهربان خود بخواهید که این مسکین بی نوارا راه داده و دلش را پر از پرتو عشق کند.