سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
 
 
 
 
 

نشریه نسیم(نسل سومی های محب مهدی(عج))

 

من هشتمین آن هفت نفرم ...

شنبه 87/7/13 5:52 صبح| | نظر

بسم رب المهدی

سگ اصحاب کهف از غار بیرون آمد تا تجربه شگفتش را با مردمان در میان بگذارد . می خواست بگوید که چگونه سگی می تواند مردم شود ! اما او نمی دانست که مردمان به سگان گوش نمی دهند ، حتی اگر به زبان آدمیان صحبت کنند . سگ اصحاب کهف ، زبان به سخن باز کرد اما پیش از آن که چیزی بگوید ، سنگش زدند و چوبش زدند ، رنجور و زخمی اش کردند .
سگ اصحاب کهف گریست و گفت : من هشتمین آن هفت نفرم . با من این گونه نکنید ... آیا کتاب خدا را نخوانده اید ؟ ... آیا نمی دانید پروردگار از من چگونه به نیکی یاد می کند ؟
هزار سال پیش از این خوی سگی ام را کشتم و پلیدی ام را شستم ، امروز از غارم بیرون آمدم که بگویم چگونه سگی می تواند به آدمی بدل شود ، اما دیدم که چگونه آدمی بدل به دام و دد شده است .
دست هایی از خشم و خشونت دارید ، می درید و می کشید . دندان تیز کرده اید و جهان را پاره پاره می کنید . این سگ که آن همه از او نفرت دارید ، نام من است اما خوی شماست !
سگ اصحاب کهف گفت : آمده بودم از تغییر برایتان بگویم . از تبدیل ، از ماجرای رشد و از فراتر رفتن .
اما می بینم که شما از تبدیل ، تنها فروتر رفتن را بلدید ، سقوط و مسخ را .
با چشم های اعتیاد به جهان نگاه می کنید و با پیش داوری زندگی . چرا اجازه نمی دهید تا کسی پلیدی اش را پاک کند و نجاستش را تطهیر .
چرا نیاموخته اید ، نیاموخته اید که به دیگری گوش دهید . شاید دیگری سگی باشد ، اما حقیقت را گاهی از زبان سگی نیز می توان شنید !
سگ اصحاب کهف به غارش بازگشت و پیش خدا گریست و از خدا خواست تا او را دوباره به خواب ببرد .
خدا نوازشش کرد و سگ اصحاب کهف برای ابد به خواب رفت ...
-----------------------------------------------
منبع : کتاب " من هشتمین آن هفت نفرم " از عرفان نظر آهاری

پینوشت : اگه نظری داشتی تو دلت نگه ندار تو قسمت نظرات بزار ...
یالطیف


خدا خانه دارد !!!

جمعه 87/6/15 5:26 عصر| | نظر

بسم رب المهدی

پیشنوشت : این مطلب یه دل صاف میخواد ... اگه نداری که هیچ ... اگه هم ناصافه اول صافش کن بعد بخون ... باذکر صلوات ...

مربای خدا

کوت عبدالله ، درویشیه ، گندمکار، سید صالح و ...
این نام ها برای کدامیک از شما آشناست ؟
بله ، اهوازی ها !
... من در این شهرم . اینجا همیشه گرم است . حتی اکنون که زمستان است و هوا بهاری . من گرما را در مشرق سینه هایشان حس میکنم .
کویر سخاوتمند و دست باز ، با تربیت آبا و اجدادی اینها همنوا شده ، انسان هایی را ساخته است که هر چند سفره شان خالی باشد ، از تقسیم عشق و عاطفه و صمیمیت ، با تو دریغ ندارند و اگر سر بجنبانی ، در این تقسیم ، سهم کمتر را خود بر می دارند و سهم بیشتر را به تو می دهند !
... و هرگز مباد کریمی ، دست تنگ شود ( چون جنگاور شجاعی که در میدان نبرد ، شمشیر و زره از او بستانند ! ) دم در بماند که بالاخره به این مهمان تعارف کند یا نه ؟! با دلی که محبت در آن موج می زند و خانه ای که گاهی حتی یک فنجان چای در آن نیست .
دیشب باران باریده است . این جوان سر به زیر از خیل بچه های دانشکده در لفافه ای از حیا و شرم می گوید: " فلانی ! تو این گل و شل ، سخته از ماشین پیاده بشین ها ! " گفتم : " عیبی نداره . " ( اینجا وقتی باران می بارد ، زمین آب را به خود نمی کشد و گل و لایی پدید می آید در این کوچه ها و خیابان های خاکی که پای پیلان را هم می لغزاند . )
تا بیاید نگاهی به کفش های واکس زده ام کند ، آمدم پایین . او هم چند دفترچه چهل برگ و شصت برگ برداشت و با هم رفتیم در خانه یکی از این بی بضاعت ها . در که زدیم ، مشتی بچه قد و نیمقد ریختند دم در .
اندکی که گذشت ، مادرشان هم آمد . از دیدن همین چند دفتر چه کم بها برق شادی در چشمانشان درخشید . بچه ها دفتر چه ها را گرفتند و شادی کنان دویدند به سوی اتاق ! و ما ماندیم و مادرشان که از دردهای کهنه میگفت . از بی بضاعتی ، از کم پولی و عمل جراحی دخترش که تشنج داشت و ده ها حکایت سوزان دیگر !
نمی دانم ؛ شاید دغدغه یکی از همین جاها بود که هسته اولیه این کار را به وجود آورد و نام پر طنین " بچه های دانشکده " در این کوچه ها و خیابان ها پیچید .
                                                      ***
ادامه مطلب...

اگه مرد رهی بسم الله

جمعه 87/5/4 7:53 عصر| | نظر

بسم رب المهدی
سلامی گرم خدمت همه دوستان وبلاگی و خوانندگان نشریه احباب
راستش رو بخوای تو قسمت نظرات خواهران پایگاه فاطمیه و یکی از دوستان دیگر
پیامی گزاشته بودن مبنی بر اینکه تمایل به همکاری با نشریه یا این وبلاگ رو دارند .
خلاصه اینکه با مشورتی که با دوستان نشریه شد قرار بر این ست که
ان شاءالله از این بزرگواران هم کمک بگیریم .
فقط چند تا نکته قبلش باید روشن بشه :
اول اینکه مطالب رو از دو طریق می تونین به دست ما برسونین : 1- صندوق ارتباط با نشریه احباب
که جلوی درب مسجد نصب شده     2- از طریق همین وبلاگ به صورت پیام خصوصی.
دوم اینکه همونطور که میدونین مطالب بایستی کوتاه و جالب باشه و حتی المقدور نو و جدید .
سوم اینکه دوستانی که میخوان برا وبلاگ مطلب بنویسن یکی دو مرتبه از طریق قسمت نظرات
مطالبشون رو بفرستن و سپس ان شاء الله بعد از مدتی اسمشون رو جزو نویسنده های وبلاگ
میاریم و اینکه بایستی حداقل یه آیدی یا ایمیل از خودشون بزارن تا بشه باهاشون مرتبط بود.
خلاصه اینکه دست تمام برادرا و خواهرای خودم در مسجد و محله و عرصه اینترنت که تمایل دارن
در امور نشریه  یا وبلاگ با ما همکاری کنند را به گرمی میفشاریم .
راستی اگه کسی هم فقط تمایل داشت هر وقت این وبلاگ بروز شد خبرش براش بیاد میتونه
تو قسمت خبرنامه وبلاگ عضو بشه تا از طریق ایمیل از بروز رسانی وبلاگ هم مطلع بشه .
و من الله التوفیق
یالطیف

احباب 3 منتشر شد...

یکشنبه 87/4/9 5:57 عصر| | نظر

بسم رب النور
سلامی به گرمی ایام تابستان به همه همراهان این وبلاگ و برو بچه های نشریه احباب و
خوانندگان این نشریه...
یادتونه از مشکلاتی که پیش اومد گفتم ...
بالاخره به هر نحوی که بود نشریه شماره 2 هنگام ارتحال امام امت با عنوان ویژه نامه حضرت روح الله و
سومین شماره هم شنبه همین هفته منتشر و در میان اعضا و خوانندگان پخش شد .

ایشاالله به زودی یکی از رفقا انتخاب میشه تا مطالب از طریق وبلاگ هم در دسترس شما عزیزان قرار بگیرد

ضمنا از بامعرفت عزیز هم که این روزا به وبلاگ سر میزنه و اونو بروز میکنه بی نهایت سپاسگزارم
و من الله التوفیق
تا بعد...


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

 

 
 
 


127146 :کل بازدید
30 :بازدید امروز
27 :بازدید دیروز


یــــاهـو


مدیر وبلاگ : جوان امروز[53]
نویسندگان وبلاگ :
بامعرفت
بامعرفت (@)[26]

تربت
تربت[5]
سردبیر
سردبیر (@)[5]

یار گرافیکی آقا
یار گرافیکی آقا (@)[0]

تسنیم
تسنیم[8]

برو بچه های نشریه نسیم- گروه فرهنگی نسیم شاخه فرهنگی کانون فرهنگی صالحین مسجد عمار یاسر





پیاده تا عرش
مهاجر
دل نوشته های یک دختر شهید
مسجد عمار یاسر مشهد مقدس
.:: رمز موفقیت ::.
چفیه
جهاد مجازی
لــعل سـلـسـبیــل ( دل نوشته های یک هاجر )
برو بچه های ارزشی
خط سرخ شهادت
دل نوشته های دو دختر شهید
نسیم یاد معبود در کویرستان جان
حزب اللهی مدرنیته
*** تا همیشه با تو ***
زیر آسمان خدا

خدا[3] . امام خامنه ای[2] . امام زمان . امام مهدی . چه باید دید؟ . اعتکاف دانشجویی 89 . خدا هوامونو داره ؟ . دوست داران انسانیت در مشهد . دیدار یار . شکلات آیدین . فاطمه . فاطمه (س) . منتظر . نسیم 3 . نشریه شهریور نسیم . نشریه نسیم . نهم ربیع . نهم ربیع الاول . وحدت . یک یاحسین دیگر .
 
پاییز 1387
تابستان 1387
بهار 1387
پاییز 1386
تابستان 1386